آدمهای تا حدی بالغ شاید راحت بتوانند دل بکنند از هم. حتی شاید مراسم خداحافظی شان به اندازه روز اول آشنایی متفاوت باشد.آدمهایی که دوتایشان به یک احساس مشابه رسیده اند یا برآمدگی ها و فرورفتگی های همدیگر خوب یک جاهایی از وجودشان را صیقل داده شاید حتی وقت خداحافظی بتوانند یک کنش تن به تن ماندگار هم راه بیندازند. اما توقع نداشته باشیم از آدمی که دلش پیش ما مانده بیاید خیلی راحت ما را ببیند و برود و انتظار داشته باشیم که فرهنگ خداحافظی سرش بشود. چنین خداحافظی ای فقط می تواند آن آدم را بیشتر در موضع پایین دست قرار دهد.
۲ نظر:
بغضم گرفت یک هو
یک جای زندگیم هستم
که دلم ریخت یک هو
هان؟!
خوب بود
مثل یک آدمی که اولین بار است می بینی اش و دهن که باز می کند
راز تو را لو می دهد
راز مگوی
فرید
http://sayehnevesht.com/
link you
ارسال یک نظر